خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ضد یخ
[اسم]
antifreeze
/ˈæntɪfɹˌiːz/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ضد یخ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ضد یخ
تصاویر
کلمات نزدیک
antidote
antidepressant
anticyclone
antics
anticlockwise
antigen
antigua and barbuda
antiguan
antihistamine
antimacassar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان