خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اوج
[اسم]
apogee
/ˈæpəˌʤi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اوج
دورترین فاصله از زمین (نجوم)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اوج
مترادف و متضاد
apex
climax
1.The Ottoman Empire reached its apogee in the seventeenth century.
1. امپراتوری عثمانی در قرن هفدهم به اوج (قدرت) خود رسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
apodosis
apodictic
apocryphal
apocope
apocalyptic
apolitical
apollo
apollonian
apologetic
apologetically
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان