1 . قابل زرع
[صفت]

arable

/ˈærəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more arable] [حالت عالی: most arable]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قابل زرع قابل کشت

معادل ها در دیکشنری فارسی: مزروعی مزروع
  • 1.acres of arable land
    1. هکتارها زمین قابل زرع
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان