خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اثر هنری
[اسم]
artwork
/ˈɑːrtwɜːrk/
قابل شمارش
1
اثر هنری
1.30 original artworks have gone missing from the museum.
1. 30 اثر هنری اصلی از موزه گم شده است.
2.Can you let me have the finished artwork for the poster by Friday?
2. میتوانید اثر تمام شده پوستر را تا جمعه به من برسانید؟
تصاویر
کلمات نزدیک
arts
artless
artistry
artistically
artistic director
arty
arty-crafty
aruba
arugula
arum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان