1 . انگار
[قید]

as though

/æz ðoʊ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 انگار

  • 1.I'm so hungry - I feel as though I haven't eaten for days!
    1. من خیلی گرسنه‌ام - انگار روزهاست غذا نخورده ام.
  • 2.The house looks as though no one lives there.
    2. خانه جوری به نظر می‌رسید که انگار هیچکس آنجا زندگی نمی‌کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان