خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیدن
[فعل]
to behold
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
دیدن
تماشا کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مشاهده کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
behind the times
behind the scenes
behind the eight ball
behind one's back
behind closed doors
beholden
behove
behzad
beige
beijing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان