خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بخشش
[اسم]
benefaction
/bˌɛnɪfˈækʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بخشش
نیکوکاری، احسان
معادل ها در دیکشنری فارسی:
احسان
مترادف و متضاد
charity
donation
تصاویر
کلمات نزدیک
incomplete combustion
complete combustion
xenophilia
microwave oven
literary work
this morning
this afternoon
this evening
this year
rejuvenation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان