خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نورچشمی
[اسم]
blue-eyed boy
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نورچشمی
عزیزدردانه، جگرگوشه
تصاویر
کلمات نزدیک
blue-eyed
blue-collar worker
blue-collar
blue-blooded
blue whale
blue-pencil
bluebell
blueberry
bluebird
bluebottle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان