خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویسکی ذرت
[اسم]
bourbon
/ˈbərbən/
قابل شمارش
1
ویسکی ذرت
ویسکی بوربن
1.I prefer bourbon to Scotch.
1. من ویسکی بوربن را به اسکاچ ترجیح می دهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bouquet
bounty
bountiful
bounteous
bounds
bourbon whiskey
bourgeois
bourgeoise
bourgeoisie
bourn
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان