خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آشکار کردن
[عبارت]
bring out into the open
/bɹˈɪŋ ˈaʊt ˌɪntʊ ðɪ ˈoʊpən/
1
آشکار کردن
علنی کردن
1.They intend to bring their complaints out into the open.
1. آنها قصد دارند که شکایات خود را علنی کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
come into the open
interests
customer care
computer technology
come into fashion
beat it
it beats me
crash a party
curly-haired
cul8r
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان