خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سگ (سان)
2 . سگسان
[اسم]
canine
/ˈkeɪnaɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سگ (سان)
1.In the minds of some, the winner of the dog show has a fair claim to the title of King of the Canines.
1. در نظر برخی افراد، برنده نمایش سگ ها استحقاق لقب پادشاه سگ سان ها را داشت.
[صفت]
canine
/ˈkeɪnaɪn/
قابل مقایسه
2
سگسان
سگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سگی
کلبی
تصاویر
کلمات نزدیک
cane
candyfloss
candy
candor
candlestick
canine tooth
canister
canker
canna
cannabis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان