خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فاجعه
[اسم]
catastrophe
/kəˈtæstrəfi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فاجعه
بلای ناگهانی، فلاکت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آفت
بلا
فاجعه
مترادف و متضاد
disaster
major catastrophes such as floods and earthquakes
بلاهای ناگهانی بزرگی مانند سیل و زلزله
تصاویر
کلمات نزدیک
catarrh
cataract
catapult
cataphora
cataphor
catastrophe theory
catastrophic
catatonia
catatonic
catboat
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان