خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمدن
[اسم]
civilization
/ˌsɪvəlɪˈzeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تمدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تمدن
مدنیت
1.Cuzco was the center of one of the world's most famous civilizations, that of the Incas.
1. "کوسکو" مرکز یکی از معروفترین تمدنهای جهان یعنی "اینکاها" بود.
2.Some people think that nuclear war would mean the end of civilization.
2. برخی مردم فکر میکنند که جنگ هستهای پایان تمدن خواهد بود.
3.Western civilization
3. تمدن غربی
تصاویر
کلمات نزدیک
civility
civilian
civil war
civil service
civil servant
civilize
civilized
cj
cjd
cl
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان