خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بغض کرده
[صفت]
close to tears
/kloʊs tu tɪrz/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: closer to tears]
[حالت عالی: closest to tears]
1
بغض کرده
کم مانده به اشک ریختن
1.He was close to tears.
1. او بغض کرده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
close to
close the window
close the door
close the books
close season
close your zipper.
close-cropped
close-fitting
close-hauled
close-knit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان