خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قرص سرماخوردگی
[اسم]
cold tablet
/koʊld ˈtæblət/
قابل شمارش
1
قرص سرماخوردگی
تصاویر
کلمات نزدیک
cold sweat
cold store
cold storage
cold sore
cold snap
cold turkey
cold war
cold, hard cash
cold-blooded
cold-blooded killer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان