خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برشتوک
[اسم]
cornflakes
/kɔrnfleɪks/
غیرقابل شمارش
1
برشتوک
برگه ذرت، کورن فلکس
1.I had cornflakes for breakfast.
1. من (برای) صبحانه برشتوک خوردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
cornfield
cornetto
cornet
cornerstone
cornerback
cornflour
cornflower
cornice
cornish
cornmeal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان