خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرایش
[اسم]
cosmetology
/kˌɑːzmɪtˈɑːlədʒi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آرایش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آرایش
تصاویر
کلمات نزدیک
come to rest
resting place
azerbaijani
yeti
postal address
hairstyling
rice flour
wheat flour
unattainable wish
wishful
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان