1 . بدون دعوت به یک مهمانی رفتن
[عبارت]

crash a party

/kɹˈæʃ ɐ pˈɑːɹɾi/

1 بدون دعوت به یک مهمانی رفتن بدون دعوت به یک مهمانی آمدن

مترادف و متضاد gatecrash
  • 1.Come on, let's go crash the neighbors' party.
    1. زود باش، بیا بدون دعوت به مهمانی همسایه برویم.
  • 2.There's always someone who crashes the party and ends up causing trouble.
    2. همیشه یک نفر هست که بدون دعوت به مهمانی می‌رود و در نهایت دردسر درست می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان