خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . روزی
[اسم]
daily bread
/dˈeɪli bɹˈɛd/
غیرقابل شمارش
1
روزی
رزق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
روزی
رزق
تصاویر
کلمات نزدیک
refugee camp
valued
perpetration
national will
adhan
foreign currency account
tax assessor
sash window
promised land
territorial dispute
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان