خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رسوایی
[اسم]
debacle
/dɪˈbɑːkl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رسوایی
افتضاح
مترادف و متضاد
collapse
ruin
1.He should take responsibility for the debacle and resign.
1. او باید مسئولیت این رسوایی را قبول کند و استعفا بدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
deathtrap
deathly
deathblow
deathbed
death-watch beetle
debar
debase
debatable
debate
debater
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان