خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرار (از سربازی یا ارتش)
2 . ترک (فرد، سازمان و ...)
[اسم]
desertion
/dɪˈzɜrʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرار (از سربازی یا ارتش)
2
ترک (فرد، سازمان و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترک
مترادف و متضاد
abandonment
تصاویر
کلمات نزدیک
desertification
deserter
deserted
desert wind
desert touring
deserts
deserve
deserved
deservedly
deserving
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان