Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . از قطار خارج شدن
2 . از قطار خارج کردن
[فعل]
to detrain
/diːtɹˈeɪn/
فعل ناگذر
[گذشته: detrained]
[گذشته: detrained]
[گذشته کامل: detrained]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
از قطار خارج شدن
از قطار پیاده شدن
formal
مترادف و متضاد
disembark
1.The train will stop at Quorn for passengers to detrain.
1. قطار در (ایستگاه) "کورن" توقف خواهد کرد تا مسافران از قطار پیاده شوند.
2
از قطار خارج کردن
از قطار پیاده کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
detractor
detractive
detraction
detract from
detract
detransitivize
detribalization
detribalize
detriment
detrimental
کلمات نزدیک
detractor
detraction
detract
detoxify
detoxification
detriment
detrimental
detritus
detroit
deuce
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان