خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آشپزی کردن
[عبارت]
do the cooking
/du ðə ˈkʊkɪŋ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آشپزی کردن
1.I usually do the cooking at home.
1. من معمولاً در خانه آشپزی میکنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
do something up brown
do research into something
do research
do people ever play golf here?
do over
do the dishes
do the ironing
do the laundry
do the math
do the shopping
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان