خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزمایش خون گرفتن
[عبارت]
draw blood
/drɔ blʌd/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آزمایش خون گرفتن
1.The doctor decided to draw some blood from the patient to check up on his blood sugar level.
1. دکتر تصمیم گرفت از بیمار آزمایش خون بگیرد تا سطح قند خون بیمار را چک کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
draw back
draw attention to the fact that
draw a picture
draw a distinction
draw a conclusion
draw date from
draw mind maps
draw on
draw parallels between
draw the line
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان