Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گوش به زنگ بودن
[عبارت]
ear to the ground
/ir tu ðə graʊnd/
1
گوش به زنگ بودن
1.I have been keeping my ear to the ground to see what is going to happen with the new owners of this company.
1. من گوش به زنگ بوده ام تا ببینم چه اتفاقی برای صاحبان جدید شرکت می افتد.
توضیح درباره اصطلاح ear to the ground
سرخپوست ها در آمریکا برای شنیدن قدم ها و گام های اسب یا حیوان هایی که نزدیک می شدند گوش هایشان را روی زمین می گذاشتند و گوش می دادند.
تصاویر
کلمات نزدیک
ear
eap
eaglet
eagle-eyed
eagle ray
ear-splitting
earache
earbashing
earbud
eardrum
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان