خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استقرار
[اسم]
emplacement
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
استقرار
تصاویر
کلمات نزدیک
empiricist
empirically
empiric
emp
emolument
empyreal
empyrean
encamp
encapsulation
enchiridion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان