Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مجرم
[اسم]
felon
/ˈfelən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجرم
جانی، گناهکار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بزهکار
تبهکار
جنایتکار
مجرم
1.felons who have served their sentence
1. مجرمانی که حبس شان را گذرانده اند
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
felo-de-se
felly
fellowship
fellow worker
fellow traveler
felonious
felony
felspar
felt
felt fungus
کلمات نزدیک
fellowship
fellow-villager
fellow-townsman
fellow-sufferer
fellow traveler
felony
felt
felt-tip
felt-tip pen
feltmaking
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان