خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرگروهبان
[اسم]
first sergeant
/ˌfɜːrst ˈsɑːrdʒənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سرگروهبان
تصاویر
کلمات نزدیک
first responder
first place
first person
first offender
first off
first strike
first things first.
first we must get our baggage checked in that section.
first we should go to the baggage claim area.
first you should dice the onions.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان