Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . مجبور به ترک خانه کردن (بهخاطر سیل)
[فعل]
to flood out
/flʌd aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: flooded out]
[گذشته: flooded out]
[گذشته کامل: flooded out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
مجبور به ترک خانه کردن (بهخاطر سیل)
1.Several families living by the river were flooded out.
1. چندین خانواده که کنار رودخانه زندگی میکردند (بهخاطر سیل) مجبور به ترک خانههایشان شدند.
2.The river flooded them out every few years.
2. رودخانه هر چند سال یک بار آنها را مجبور به ترک خانه میکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
flood lighting
flood lamp
flood control
flood back
flood
flood tide
flooded
flooded gum
floodgate
floodhead
کلمات نزدیک
shit list
be full of shit
as thick as a shit
as thick as pig shit
as close as stink on shit
day the eagle shits
do bears shit in the woods?
eat shit
get shit together
give a shit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان