خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشبینی کننده
[اسم]
forecaster
/ˈfɔrˌkæstər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشبینی کننده
1.She’s a weather forecaster on TV.
1. او یک پیشبینی کننده هوا [هواشناس] در تلویزیون است.
تصاویر
کلمات نزدیک
forecast
foreboding
forebears
forebear
forearm
forecastle
foreclose
forecourt
forefather
forefinger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان