Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ژانر
[اسم]
genre
/ˈʒɑːnrə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ژانر
گونه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ژانر
1.a literary genre
1. یک ژانر ادبی
2.What genre does the book fall into - comedy or tragedy?
2. کتاب در کدام ژانر قرار می گیرد - کمدی یا تراژدی؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
genovese
genova
genotypical
genotypic
genotype
genre painter
genre painting
gens
genseric
gent
کلمات نزدیک
genotype
genome
genocide
genius
genitals
genre painting
gent
genteel
gentile
gentle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان