1 . به کسی لطف کردن 2 . به کسی فرصت دادن 3 . به کسی رحم کردن 4 . شوخی نکن دروغ نگو، برو بابا
[عبارت]

to give someone a break

/tuː gɪv ˈsʌmˌwʌn ə breɪk/

1 به کسی لطف کردن

informal
  • 1.Please, give me a break and let me take the test again.
    1. لطفا، یک لطفی به من بکن و اجازه بده دوباره آن امتحان را بدهم.

2 به کسی فرصت دادن

informal
  • 1.I gave him his first big break at becoming an actor.
    1. من اولین فرصت بزرگش برای بازیگر شدن را به او دادم.

3 به کسی رحم کردن

informal
  • 1.Since this is your first offense, I'm going to a give you a break.
    1. چون این اولین خلافت است، بهت رحم خواهم کرد.
[حرف ندا]

give me a break!

/gɪv mi ə breɪk/

1 شوخی نکن دروغ نگو، برو بابا

informal
مترادف و متضاد You're kidding!
  • 1."He asked me to marry her." "Give me a break!"
    1. «از من خواست که با او ازدواج کنم.» «شوخی نکن!»
توضیحاتی در رابطه با give me a break
عبارت give someone a break برای بیان عدم باور یا دلخوری استفاده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان