1 . هر چه از دهان در آمدن گفتن
[جمله]

give someone a piece of one's mind

/gɪv ˈsʌmˌwʌn ə pis ʌv wʌnz maɪnd/

1 هر چه از دهان در آمدن گفتن دعوا کردن

مترادف و متضاد bawl someone out scold tell someone off
  • 1.I gave the store manager a piece of my mind when I told him about the broken product.
    1. من به صاحب مغازه بد و بیراه گفتم وقتی درباره کالای خراب با او حرف می زدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان