خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اشتباه پیش رفتن
[عبارت]
go amiss
/goʊ əˈmɪs/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اشتباه پیش رفتن
1.I followed them all the way to make sure nothing went amiss.
1. من تمام راه دنبالشان رفتم تا مطمئن شوم هیچ چیزی اشتباه پیش نرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
range over
get off to a good start
football pitch
for a time
force into
going forward
half-witted
head and shoulders above
high-definition
hoody
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان