1 . کولی
[اسم]

gypsy

/ˈʤɪpsi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کولی

معادل ها در دیکشنری فارسی: غربتی کولی
  • 1.My first girlfriend was s gypsy.
    1. اولین دوست دخترم یک کولی بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان