خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پخش کردن
[فعل]
to hand out
/hænd aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: handed out]
[گذشته: handed out]
[گذشته کامل: handed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پخش کردن
توزیع کردن
مترادف و متضاد
distribute
give
1.Could you hand these books out, please?
1. میتوانی این کتابها را توزیع کنی، لطفاً؟
2.The teacher asked her to hand out the papers.
2. معلم از او خواست که ورقهها را پخش کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
hand luggage
hand it to someone
hand in hand
hand in
hand grenade
hand over
hand over fist
hand something down
hand span
hand to someone on a silver platter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان