1 . سکته کردن
[عبارت]

have a stroke

/hæv ə stroʊk/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سکته کردن

  • 1.I looked after my father after he had a stroke.
    1. من بعد از سکته کردن پدرم از او مراقبت کردم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان