1 . او به کما رفت.
[جمله]

He went into a coma.

/hi ˈwent ˌɪnˈtuː ə ˈkoʊmə/

1 او به کما رفت. او به حالت کما فرو رفت.

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان