Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کفش پاشنهبلند
[اسم]
high heels
/haɪ hilz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کفش پاشنهبلند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاشنه بلند
کفش پاشنهبلند
1.She is wearing high heels.
1. او کفش پاشنهبلند پوشیده است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
high hat
high ground
high gear
high frequency
high finance
high holiday
high holy day
high horse
high jinks
high jinx
کلمات نزدیک
high ground
high five
high fidelity
high degree
high court
high jinks
high jump
high levels
high mass
high point
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان