خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگراه
[اسم]
highway
/ˈhɑɪ.weɪ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بزرگراه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بزرگراه
شاهراه
1.an interstate highway
1. بزرگراه بین ایالتی
2.There was a lot of traffic on the highway.
2. ترافیک زیادی در آن بزرگراه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
highness
highly strung
highly effective
highly educated
highly
highway code
highway patrol
highway robber
highway robbery
hijab
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان