خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیرو آیین هندو
[اسم]
Hindu
/ˈhɪnˌdu/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیرو آیین هندو
هندو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هندو
1.Hindus held peaceful demonstrations.
1. پیروان آیین هندو [هندوها]، تظاهرات صلحآمیزی برگزار کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
hindsight
hindrance
hindquarters
hindlimb
hindi
hinduism
hinge
hinged
hinny
hint
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان