Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . هیدروژن (شیمی)
[اسم]
hydrogen
/ˈhaɪdrəʤən/
غیرقابل شمارش
1
هیدروژن (شیمی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
هیدروژن
1.Water is made of hydrogen and oxygen.
1. آب، از هیدروژن و اکسیژن تشکیل شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
hydrofoil
hydroelectricity
hydroelectric power station
hydroelectric
hydrochlorothiazide
hydrogen bomb
hydrogenated
hydrologist
hydrology
hydrometer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان