خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آبشناس
[اسم]
hydrologist
/haɪdɹˈɑːlədʒˌɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آبشناس
متخصص آبشناسی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبشناس
تصاویر
کلمات نزدیک
hydrogenated
hydrogen bomb
hydrogen
hydrofoil
hydroelectricity
hydrology
hydrometer
hydrophobia
hydroponics
hydropower
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان