خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فرضیه
[اسم]
hypothesis
/haɪˈpɑθəsəs/
قابل شمارش
[جمع: hypotheses]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فرضیه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فرضیه
1.to test a scientific hypothesis
1. آزمایش کردن یک فرضیه علمی
تصاویر
کلمات نزدیک
hypothermia
hypothalamus
hypotenuse
hypophysis
hypodermic needle
hypothesis-based
hypothesize
hypothetical
hypothetically
hyrax
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان