Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . همراه یخ
[صفت]
iced
/aɪst/
غیرقابل مقایسه
1
همراه یخ
یخ زده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یخی
یخزده
1.iced tea
1. چای یخ (چایی که داخلش تکه های یخ وجود دارد.)
2.iced water
2. آب یخ (آبی که داخلش تکه های یخ وجود دارد.)
تصاویر
کلمات نزدیک
icebreaker
icebox
iceberg lettuce
iceberg
ice-skating rink
iced tea
iced water
iceland
ichthyology
icicle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان