Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . قندیل (یخ)
[اسم]
icicle
/ˈaɪsɪkəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قندیل (یخ)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قندیل یخ
1.John, look at the icicles!
1. "جان"، قندیلها را ببین!
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
ichyostega
ichthyosis
ichthyology
ichthyologist
ichthyolatry
icily
iciness
icing
icing on the cake
icing sugar
کلمات نزدیک
ichthyology
iceland
iced water
iced tea
iced
icily
icing
icon
iconic
iconoclasm
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان