خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحت کنترل
[عبارت]
in control
/ɪn kənˈtroʊl/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تحت کنترل
مسلط، تحت تسلط
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مسلط
1.There has been some violence after the match, but the police are now in control of the situation.
1. بعد از مسابقه خشونت و درگیری پیش آمد، اما پلیس اکنون ماجرا را تحت کنترل دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
in contrast to
in contrast
in conjunction with
in confidence
in conclusion
in debt
in demand
in detail
in due course
in excess of
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان