1 . بدهکار
[عبارت]

in debt

/ɪn dɛt/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بدهکار

معادل ها در دیکشنری فارسی: بدهکار مقروض مدیون
  • 1.The club is £4 million in debt.
    1. باشگاه 4 میلیون پوند بدهکار است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان