خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در عوض
[عبارت]
in exchange for
/ɪn ɪksˈʧeɪnʤ fɔr/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در عوض
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در ازای
در عوض
در قبال
1.Would you like my old TV in exchange for this camera?
1. آیا تلویزیون قدیمی من را در عوض این دوربین میخواهی؟
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
in excess of
in evidence
in everyone's thoughts
in essence
in element
in extremis
in eyes
in face
in fact
in fashion
کلمات نزدیک
in excess of
in due course
in detail
in demand
in debt
in fact
in favor of
in force
in front of
in full
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان