خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از وسط
[قید]
in half
/ɪn hæf/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از وسط
به دو نیم، به دو قسمت
1.I've divided the money in half.
1. من پول را به دو قسمت تقسیم کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
in good shape
in general
in full
in front of
in force
in hand
in honor of
in hot water
in lieu of
in light of
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان